خلاصه داستان: این داستان به طرز تأثیرگذاری همبستگی، عشق و مبارزه برای بقا را در زندگی شش خواهر و برادر روایت میکند. از دست دادن والدینشان تأثیر عمیقی بر زندگی آنها میگذارد و در عین حال پیوند و اتحادشان را تقویت میکند. عزیزه، جمو، زلیها، فیدان، صمد و بلیم با چالشهایی روبرو میشوند که آنها را بالغتر میکند و نشان میدهد چگونه میتوانند در کنار هم بایستند و به زندگی ادامه دهند. اگرچه داستان در استانبول می گذرد، اما ریشه فاجعه ای که بر سر خواهران و برادران آمده است، عشق زیاد والدین آنها، بالا و رفعت به هم بوده است. این عشق غیر ممکن در روستایی در ماردین، دور از استانبول آغاز شده است..
خلاصه داستان: کیم سون جو یک توسعه دهنده، موسس و مدیر عامل یک شرکت فناوری اطلاعات است. یک روز بدون اینکه دلیل چیزی را بداند، توسط شخصی تعقیب می شود که قصد کشتنش دارد. او توسط آن شخص چاقو می خورد و وقتی خود را در حال مرگ میبیند، روحش به داخل گوشی هوشمندش کشیده می شود و در آن گیر میفتد…
خلاصه داستان: در لس آنجلس داستانی عاشقانه حول شخصیت اوا گونزالز (ایزابلا دونتاس) زن جوانی ست با زیبایی فوق العاده، تهیدست و سخت کوش. مانند همه کسانی که مهاجرت میکنند، اوا با پدر و خواهر کوچکترش در جستجوی زندگی بهتر به کالیفرنیا میرسد. با این حال اوا نمیتواند تصور کند که برای اینکه خوشبخت باشد، چه چیزهایی را باید تحمل کند؛ چرا که زندگی اش با رازهایی خانوادگی، دروغها، نیرنگ و جاه طلبیهای خانوادهای قدرتمند گره خوردهاست.