خلاصه داستان: “بهار” هنگامی که با خطر مرگ مواجه میشود، متوجه روی دیگری از زندگی به ظاهر بینقص و بهخصوص همسرش “تیمور” میشود. با بیماری ناگهانی بهار، نظم تمام خانواده بهم میریزد. در این حین “اِورن” در تمام زمینهها رقیب تیمور میشود. بدین ترتیب زندگی بهار با ماجراهایی کمدی-تراژدی از نو شکل میگیرد…
خلاصه داستان: سریال گلهای برفی (Kardelenler) حول محور تجدید دیدار خانوادگی پس از سالها دوری میچرخد. آنچه بهعنوان یک شام شاد خانوادگی برای خواهران و برادران آغاز میشود، به شبی از مواجهههای غیرمنتظره تبدیل میگردد که به نتیجهای غیرقابل پیشبینی منتهی میشود. پس از آن شب، هیچچیز در زندگی آنها مانند قبل نخواهد بود.
خلاصه داستان: عالیه آلبورا به همراه پسر پنج سالهاش از کانادا به ماردین میآید تا به وصیت شوهر متوفیاش عمل کند. با این حال، این ورود نه بازگشتی دارد و نه خروجی از آلبورا. اگر چه جهان آلبورا، رئیس طائفه آلبورا، نسبت به مبارزات عالیه بی تفاوت نیست، اما به او اجازه نمی دهد فرزندش را با خود ببرد. عالیه آلبورا که با تاریکی گذشته، رازهای پنهان و حقیقت منطقه روبرو می شود، خود را در کشمکش بزرگی با خانواده شوهرش می بیند.
خلاصه داستان: زینب دختر باهوش، خوش رفتار و نمونه ثروتمندترین خانواده شهری است که در آن زندگی می کند، در حالی که هلیل مرد جوانی است که در سنین پایین مادر و پدرش را از دست داده و با کینه با عمه اش زندگی می کند تا انتقام خانواده اش را بگیرد. . این دو جوان که با وجود خانواده زندگی می کنند، خود را در یک گره کور غیرقابل تصور خواهند دید.
خلاصه داستان: این سریال که در استانبول می گذرد، حول محور یک عشق غیرممکن می چرخد. سحرازات، یک زن جوان مقاوم و امیدوار که در دانشکده پزشکی تحصیل می کند، آرزوی آینده ای روشن را در کنار فرهات محبوبش دارد. با این حال، زندگی آنها زیر و رو می شود ...
خلاصه داستان: گونش، یک فارغالتحصیل جوان، برنامه داره که برای دنبال کردن آرزوهاش به خارج از کشور بره. برادرش به ناحق به زندان میافته و گونش با آیاز، وارث یک شرکت معتبر، آشنا میشه.
خلاصه داستان: داستانی که در استانبول می گذرد و درباره یک عشق غیر ممکن است. در حالی که شهرزاد، یک زن جوان قوی و امیدوار که در دانشکده پزشکی تحصیل می کند، رویای آینده خوش را در کنار معشوقش فرهاد در سر می پروراند، حکم فرهاد به اعدام تمام زندگی آنها را زیر و رو می کند. شهرزاد ناامیدانه از بزرگ آقا که به خاطر نفوذ و رانتش معروف است کمک می خواهد تا مردی را که دوستش دارد از چوبه دار نجات دهد. با این حال، واقعیتی وجود دارد که او نمی داند: هیچ کار خیری که بزرگ آقا انجام دهد، بی پاداش نمی ماند. وقتی ازدواج ناخوشایند شیرین دختر بزرگ آقا و برادرزاده اش قباد با نقشه ای که او برای محافظت از امپراتوری خود ایجاد کرد ترکیب شود، زندگی همه به طور اساسی تغییر می کند و هیچ چیز مثل قبل نخواهد شد…
خلاصه داستان: این سریال در حالی که به دنبال انتقام از مرگ عشق زندگی خود بود ، هالیل ابراهیم را دنبال کرد. برنامه های او هنگامی که او با Zeynep از خانواده Leto ملاقات می کند ، از بین می رود.
خلاصه داستان: این سریال به دنبال رویارویی خواهد بود که حاصل عشقی است که بین دو فرزند عاشقی که سال ها پیش به دلیل نامه ای از هم جدا شده اند، شکوفا می شود.